من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم
فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم
غم دلدار فكنده است به جانم، شررى
كه به جان آمدم و شهره بازار شدم
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
جامه زهد و ریا كَندم و بر تن كردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
واعظ شهر كه از پند خود آزارم داد
از دم رند مى آلوده مددكار شدم
بگذارید كه از بتكده یادى بكنم
من كه با دست بت میكده بیدار شدم
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب دل مایی ز چه بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو دیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به خلق یار شدی
نظرات شما عزیزان:
از پست مفيدتون ممنونم
دوست داشتين تو پيوندها به آفتابگردان هم سري بزنيد
پاسخ:سلام ممنون خانم معلم عزیز چشم حتما سر میزنم
ویا گر قبله افلاکیان است
طواف کعبه و سنگ سیاهش
بگرد مهدی(عج) صاحب زمانست
پاسخ:اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ:اللهم صلی علی محمد و آل محمد ممنون داداشی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
پاسخ:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم